شازده کوچولو!

https://i0.wp.com/images.persianblog.ir/631897_IZ5dsMTQ.jpg

همین هفته ی پیش بود که بالاخره کتاب <<شازده کوچولو>> رو خوندم! کتابی که به گفته ویکی پدیا پروفروشترین کتاب تک جلدی تاریخ دنیاست! کتابی که در سال 1943 توسط آنتوان دوسنت اگزوپری نگاشته شد و تا به امروز به 210 زبان زنده دنیا ترجمه شده و به طور متوسط در سال یک میلیون نسخه از آن به فروش می رسد. شازده کوچولو یکی از کلفت ترین کتاب ها در عین نازک بودن است!!!! (چه جمله ای گفتم!) نویسنده توی این کتاب که سر و تهشو بزنی 50 صفحه هم نمیشه و به سختی حتی میشه اسمشو رمان گذاشت تقریبا تمامی انسان های کره ی زمین رو با نثری روان و در عین حال کودکانه و خیال انگیز از نگاه پسر بچه ای از یک سیاره ی دور افتاده (شازده کوچولو) دسته بندی می کنه و هر کدوم رو توی یه دسته قرار میده!!! کاری که شاید هر نویسنده ای از پس اون بر نیاد! شایدم هیچ نویسنده ای از پسش برنیاد! و این قطعا مهمترین عامل برای ماندگار شدن نام این نویسنده و رمان محبوبش و به دست آوردن عنوان پرفرورشترین رمان تک جلدی تاریخ جهان بوده و هست. در خلال داستان نگارنده به طرزی استادانه با تشبیهاتی شگرف و خیال انگیز تلنگری به انسان های عصر امروزی می زند………تلنگری که شاید فقط با خواندن عمیق این داستان متوجه آن شوید!

دیگه فکر نمی کنم بیشتر از این نیازی باشه که راجع به کتابی که بالغ بر 200 میلیون نسخه ازش به فروش رفته توضیح بدم……..چون کتاب خیلی هم حالت داستانی و سیر خطی نداره که بخوام براتون شرحش بدم! یه کتاب خیلی خاصیه! ولی در مجموع توصیه می کنم که حتما بخونیدش…….ارزش یه بار خوندن رو داره!

قالیباف را به سمت رادیکال ها هُل ندهید!

https://i0.wp.com/www.fmsokhan.com/archives/ghaalibaaf01-thumb.jpg

تا قبل از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، این تصور غالب در جامعه ایران وجود داشت که روحانی و قالیباف رقابتی پایاپای برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری دارند. اکثریت طرفداران روحانی امیدوار بودند که او همراه قالیباف به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه یابد.

تصور رقابت شانه به شانه روحانی و قالیباف، میدان انتخابات را به عرصه تقابل این دو کاندیدا بدل کرده بود. حمله قالیباف به روحانی در جریان مناظره سیاسی هم ناشی از این تصور بود که قالیباف، روحانی را رقیب اصلی خودش می‌دانست و نیز پاسخ تند و تیز روحانی. این فضا منجر به تشدید حس تقابل حامیان حسن روحانی با محمدباقر قالیباف شد.

به هر حال، قصه انتخابات به سر رسید و قالیباف به پاستور نرسید و حسن روحانی به زودی کلیدش را در قفل در ساختمان ریاست جمهوری خواهد چرخاند. اما حس تقابل و موضع‌گیری علیه قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری، ظاهرا در برخی از رای‌دهندگان به حسن روحانی باقی مانده است.

محمدباقر قالیباف در دوران هشت ساله مدیریتش بر شهرداری تهران، عملا نشان داده است که مدیری قائل به سیاست نوسازی است. در هشت سال گذشته که نهادهای مدرن ریز و درشتی چون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، خانه احزاب، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، خانه سینما، نشر چشمه و … منحل و تعطیل شدند و بسیاری از دیگر نهادهای مدنیِ مدرنِ تاسیس‌شده در دوران قبل از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد تضعیف شدند، قالیباف با احداث سینما آزادی، پردیس ملت و مراکز تفریحی متعددی در گوشه و کنار شهر تهران، و نیز برگزاری انتخابات شورایاری در محله های پایتخت و البته انتشار ویژه نامه های <<همشهری محله>> در تهران و همچنین نشریات <<گروه مجلات همشهری>>، عملکرد مطلوبی در رشد و تقویت نهادهای مدرن در پایتخت کشور ایفا کرد.

پس چرا باید قالیباف و گروه نوگرایش را با مخالفان نوسازی در ایران امروز، یک‌کاسه کرد و هر دو گروه را به یک چوب راند؟ مدرنیست‌ها با دموکرات‌ها همسویی کلان و درازمدت دارند ولی با مخالفان مدرنیسم و دموکراسی، فقط می‌توانند همسویی جزئی و کوتاه‌مدت داشته باشند.

قالیباف می‌تواند یکی از وزرای دولت روحانی باشد و یا دست کم شهردار تهران باقی بماند. کنار رفتن قالیباف از شهرداری تهران در عین بیرون‌ ماندنش از دولت جدید، یک مدرنیست عملاً نزدیک به دموکراسی‌خواهان جامعه ایران را به سود مخالفان و مدرنیسم و دموکراسی در ایران امروز، می سوزاند.

نیروهای دموکراسی‌خواه جامعه ایران، باید چتر دموکراسی‌خواهی را به تمامی بگسترانند و شمار هر چه بیشتری از رجال سیاسی را در سایه این چتر قرار دهند. اگر حسن روحانی  جایگاه مناسبی برای قالیباف و رضایی و ولایتی در مجموعه دولتش فراهم کند، عملا سه چهره سیاسی موثر در ایران امروز را، به درجات گوناگون، جذب الیت دموکراسی‌خواه و مدرنیستی می‌کند که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، کامیاب شد.

کسب کرسی های قابل توجهی در شورای شهر تهران از سوی اصلاح‌طلبان، زمینه‌ساز تداوم میل تسویه حساب سیاسی با قالیباف شده است. بسیاری از کسانی که از پیروزی روحانی در انتخابات خوشحالند، خواهان عزل قالیباف از شهرداری تهران توسط اصلاح‌طلبانی هستند که به زودی وارد شورای شهر تهران می‌شوند.

ولی باید پرسید که عزل قالیباف از شهرداری تهران، چه سودی برای جنبش دموکراسی‌خواه جامعه ایران دارد؟ برکناری قالیباف از شهرداری تهران، آن هم درست پس از ریاست جمهوری روحانی و پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها، عملاً معنایی جز میل اصلاح‌طلبان به سقوط قالیباف ندارد.

فرض کنیم قالیباف جایگاه کنونی‌اش را از دست داد و از شهرداری تهران ساقط شد. اصلاح‌طلبان با این کار عملاً قالیباف را به سمت مخالفان دولت جدید هل می‌دهند. وقتی که به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان منجر به از دست رفتن جایگاه قالیباف شود، هیچ عجیب نیست که قالیباف به سمت لایه‌های تندرو جناح اصولگرا برود تا با نزدیک‌شدن به مراکز قدرت، یکباره همه چیز را در عالم سیاست از دست ندهد.

وانگهی، مگر نه اینکه دولت حسن روحانی قرار است دولتی اعتدال‌گرا باشد؟ پس چرا باید اصلاح‌طلبان از همین ابتدای کار با کنار گذاشتن قالیباف از شهرداری تهران، چنان رفتار کنند که آمدنشان عین رفتن دیگران است؟

البته اصلاح‌طلبان در شورای شهر تهران قانوناً حق دارند که اقدام به برکناری قالیباف از شهرداری تهران بکنند، ولی اگر پس از به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان، با مدرنیست‌های حاضر در فضای سیاسی ایران همانند رادیکال‌های آنتی‌مدرن برخورد شود، معنای این رویکرد این است که دموکراسی‌خواهان جامعه ایران، مدرنیست‌ها را برای بقای در قدرت به جانب ضد مدرنیست‌ها سوق می‌دهند.

تندروی اصلاح‌طلبان علیه قالیباف، نه تنها با مشی اعتدالی وعده‌داده‌شده روحانی همسو نیست، بلکه تکرار همان اشتباهات سه سال اول دوران ریاست جمهوری خاتمی است. برخی از چهره‌هایی که در چهار سال گذشته به نیروهای دموکراسی‌خواه کشور نزدیک بوده‌اند، در چهار سال نخست ریاست جمهوری خاتمی با تمام وجود در برابر اصلاحات دموکراتیک ایستاده بودند. اگر اصلاح‌طلبان با تندروی‌هایشان این افراد را دچار هول و هراس سیاسی نکرده بودند، بی‌تردید حجم مقاومت‌ این افراد نیز در برابر اصلاحات سیاسی دولت خاتمی کمتر می‌شد.

عقل سیاسی حکم می‌کند برندگان کنونی انتخابات از پیامدهای نامطلوب تندروی‌های برندگان دوره های قبلِ انتخابات ریاست جمهوری درس بگیرند و با حرص و ولع در پی تصرف همه مناصب سیاسی و مدیریتی کشور نباشند ؛ همان گونه که حسن روحانی در پاسخ به سوالی که آیا شما همه نیروهای موجود را درو خواهید کرد، پاسخ معنی داری داد: ما با کلید آمده ایم ، نه با داس.

آخرین شهردار مدرنیست و نسبتا موفق شهر تهران، غلامحسین کرباسچی بود که متعلق به جریان <<راست مدرن>> بود. قالیباف هم نظرا و بخصوص عملا، چهره کارآمدی‌ست متعلق به جریان راست مدرن. اگر کرباسچی یار غار هاشمی بود، قالیباف هم پتانسیل پیوستن به مجموعه سیاسی‌ای را دارد که هاشمی رفسنجانی برجسته‌ترین و قدرتمندترین چهره آن مجموعه است و تقویتش در فضای سیاسی کشور، قطعا به زیان جنبش دموکراسی‌خواه جامعه ایران نیست.

<<هومن دوراندیش>>

گرونی نوشت :

بلیط مترو و کرایه اتوبوس های پایتخت 20% گران شد.

http://hamshahrionline.ir/details/220364

زیرنویس :

امروز رفتم معاینه چشم واسه راهنمایی و رانندگی گفت نمره ی چشات 10 از 10 هستش…….یعنی تیزبین!

Twilight

https://i0.wp.com/old.fantasy.ir/plugins/content/images/image/1171_dsc00548.jpg

حتما شما هم اسم مجموعه فیلم های Twilight به گوشتون خورده! این مجموعه فیلم بر اساس مجموعه کتاب هایی با همین نام ساخته شد و در واقع موجب به شهرت رسیدن این مجموعه ی 4 جلدی شد! با پخش اولین فیلم این مجموعه در سال 2008 شهرت این مجموعه به جایی رسید که به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا ترجمه شد و نشر ((دُر دانش بهمن)) نیز در ایران این مجموعه رو به فارسی ترجمه و منتشر کرد. استقبال از این مجموعه در ایران به حدی بود که این مجموعه کتاب بارها تجدید چاپ شد. و البته در سالهای اخیر علیرغم فشارهای زیادی که وزارت ارشاد برای جلوگیری از فروش و تجدید چاپ این مجموعه اعمال کرد باز هم این مجموعه با استقبال کم نظیری رو به رو شد!

چند روز پیش بالاخره جلد اول این مجموعه رو به پایان رسوندم و طبق قولی که پیش از این بهتون داده بودم تصمیم گرفتم که این کتاب رو بهتون معرفی کنم! البته مجموعه Twilight که نیازی به معرفی نداره و من فقط میخوام یه توضیحاتی راجع به سبک و فضای داستان و نثر نویسنده و………بدم! ( اونم فقط در مورد جلد اول!)

داستان در مورد دخترکی دبیرستانی به نام ((بلا سوان)) هستش که پدر و مادرش سال هاس از هم طلاق گرفتن و اون پیش مادرش زندگی می کنه! بلا تصمیم می گیره برای مدت کوتاهی بره و پیش پدرش در یه ایالت دیگه زندگی کنه! رفتن بلا به اون شهر در واقع آغازگر ماجراهای مجموعه چهار جلدی Twilight هستش! در شهر جدید بلا به دبیرستان جدیدی میره و در اونجا با ((ادوارد کالن)) و خانوادش آشنا میشه و پس از مدتی متوجه میشه که تمام اعضای این خانواده خون آشام هستن!!! در واقع آشنایی بلا با پسرکی به نام ((جاکوب)) این راز رو براش فاش می کنه و بعدها ادوارد خودش به این موضوع اعتراف می کنه! رابطه ی عشقولانه ی ادوارد و بلا سوان روز به روز پیچیده تر میشه و از طرفی جاکوب هم به بلا علاقه مند میشه و همین امر در پیچیدگی این رابطه تاثیر به سزایی داره………پس از مدتی این رابطه ی عاشقانه دست خوش حوادثی میشه که فضای داستان رو تلفیقی از دو سبک رمانتیک و ماجرایی می کنه! نویسنده به خوبی و با نثری روان رابطه ی رمانتیک بین بلا و ادوارد رو خلق می کنه و با جلوتر رفتن داستان حوادثی در هم تنیده رو برای بلا به وجود میاره که موجب جلوگیری از یک نواختی داستان میشه ، حوادثی که قطعا هر کدوم از اونها بدون حضور ادوارد کالن در کنار بلا سوان حکم مرگ بلا رو داره. حوادثی که هر چه جلوتر می روند هیجان انگیز تر و خطرناک تر می شوند و در فصل های پایانی جلد اول  تا جایی پیش می روند که یک خون آشام غریبه  به دنبال کشتن بلا و نوشیدن خون او می افتد و در واقع نویسنده در فصل های پایانی کتاب ، داستان رو به اوج خودش می رسونه ، اشتیاق بی نهایت خون آشام غریبه برای کشتن بلا از سویی و حمایت یکپارچه ی ادوارد و خانواده اش از بلا سوان سوی دیگر لحظاتی هیجان انگیز را در فصل های نهایی کتاب رقم میزنه! و به نظرم همین تلفیق استادانه ی سبک فانتزی با سبک رمانتیک و حادثه ای ( که  هر کدوم واسه خودشون یه سبک مجزا هستن ) مهمترین عامل محبوبیت و فروش فوق العاده ی این مجموعه بوده! (حداقل در مورد جلد اول که بدون شک همینطور بوده!)

امروز هم می خوام شروع کنم جلد دومش رو بخونم! به محض اینکه جلد دومش رو هم تموم کنم به معرفی و بررسیش تو وبم می پردازم!

پس منتظر باشین………

آهنگ نوشت :

آهنگ جدید Yahel با صدای Liya با نام I Dive رو گوش بدین و لذت ببرین :

حباب دلار ترکید + بررسی علل آن!

https://i0.wp.com/www.razhayesheitanparastan.com/wp-content/uploads/2013/01/256354_187357598062214_1342810702_o-1024x435.jpg

تنها با گذشت کمتر از یک هفته از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور جدید ایران هر دلار آمریکا با 800 تومان کاهش نسبت به هفته ی گذشته عصر امروز به 2800 تومان رسید! این کاهش قیمت در حالی صورت می گیرد که هنوز تا تشکیل دولت جدید و روی کار آمدن حسن روحانی دو ماه دیگر زمان باقیست! از این رو سقوط دلار را از دو دیدگاه متفاوت می توان بررسی کرد :

1- با توجه به روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ماه های آتی و معتدل بودن شخصیت ایشان و احتمال مذاکرات سازنده با دولت های غربی و به ویژه آمریکا بسیاری از تحلیلگران کاهش قیمت دلار در ماه های آتی را پیش بینی کردند! و همین امر موجب شد تا افرادی که به امید گران تر شدن دلار ، دلارهای خود را انباشته کرده بودند در روزهای اخیر به سمت بازار روانه شدند تا دلارهای خود را بفروشند و همین امر موجب افزایش عرضه و کاهش تقاضا و به طبع کاهش قیمت دلار شده است.

2 – با توجه به قرار گرفتن در روزهای پایانی دولت احمدی نژاد وی به دنبال کاهش قیمت دلار است تا هنگامی که دولت را تحویل می دهد دلار را با قیمت 3500 تومان یا بالاتر تحویل ندهد! تا دولت های بعدی نتوانند بگویند که دولت احمدی نژاد دلار را 800 تومان تحویل گرفت و 3500 تومان تحویل داد!

از هر دو دیدگاه فوق می توان نتیجه گرفت که سقوط دلار در روزهای آتی همچنان ادامه خواهد داشت تا دلار به ثباتی نسبی برسد. به نظر می رسد که نرخ واقعی دلار در ایران حدود 2500 تومان است و با ترکیدن حباب دلار کاهش قیمت دلار در روزهای آتی حداقل تا 2500 تومان دور از انتظار نخواهد بود.

بالانس قدرت : «هوا معتدل شد!»

https://i0.wp.com/upload7.ir/images/72393604777213694421.jpg

رقصید بر لبانش لبخندی / در قفل در کلیدی چرخید

روز گذشته پیش بینی تمام تحلیلگران غلط از آب در آمد و حاکمیت پس از سالها به رای ملت تمکین کرد و حسن روحانی رییس دولت یازدهم شد و امید بسیاری را به ملت ایران بازگرداند. البته حسن روحانی فرد اصلاح طلبی نیست ولی خب با کناره گیری دکتر عارف از صحنه انتخابات عملا اصلاح طلب ترین فرد در میان افراد باقی مانده بود. پیروزی حسن روحانی را به خوانندگان وبلاگم تبریک میگم و امیدوارم که ایشون بتونن با کلید معرفشون قفل های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و……….خلاصه همه ی قفل ها رو وا کنن! (امیدوارم شاه کلید داشته باشن! هر چند که من خودشم شخصا زیاد به این که ایشون بتونن کاری پیش ببرن اعتقادی ندارم!)

آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود / عاقبت در قدم باد بهار آخر شد

زیرنویس :

ما که دیشب تو خیابون بودیم تا صبح! (ملت یکپارچه تو خیابون بودن و با شعار «موسوی موسوی رای تو پس گرفتیم» تا صبح به شادی و سرور پرداختن!) ساعت هفت صبح رسیدم خونه خوابیدم تا الان! پریشب هم که بیدار بودم تا صبح واسه اعلام آرا! یعنی در مجموع در 48 ساعت گذشته کمتر از 6 ساعت خوابیدم……..