گزارش تصویری : سینما سلام!

روز گذشته برای اولین بار در تاریخ ایران بازدید از سینماها کشور رایگان بود! روزی که بی تردید با خاطره های تلخ و شیرین خودش و با حضور غیر قابل پیش بینی مردم با نام <<سینما سلام>> در تاریخ سینمای ایران ثبت شد! استقبال مردم از سینماهای سراسر کشور دیروز به حدی بود که خود مدیر اجرایی این طرح در گفتگو با ایسنا گفت : در این سال‌ها، آنقدر از قهر مردم با سینماها صحبت شده بود که تصور ما این بود شاید از این طرح استقبال نشود هر چند ما با نیروی انتظامی و شورای تامین استان‌ها هماهنگ کرده بودیم اما تصورمان این نبود که سینماها به این اندازه شلوغ شود و این چنین غافلگیر شویم. سینمایی در کرمان در روز پنجشنبه هفته‌ی گذشته تنها ۱۲۴ تماشاگر داشته اما دیروز ۶ هزار تماشاگر داشته است!!!

وی افزود : ما به دنبال آن بودیم که مردم به سینما بیایند و فکر می‌کنم نشاط دیروز مردم، ده‌ها میلیارد تومان ارزش داشت.……وی همچنین در ادامه از خسارت های دیروز صحبت کرد و گفت : در یکی، دو جا به دلیل ازدحام جمعیت، شیشه سینماها شکست که هماهنگ کردیم تا خسارتشان را پرداخت کنیم، البته چنین اتفاقاتی با توجه به استقبال مردم طبیعی است و خدا را شکر که این خسارت‌ها در حد شکسته شدن شیشه بوده است.

ایل‌بیگی با اشاره به نکاتی که در طرح «سینما سلام» وجود داشت بیان کرد: یکی از نکات دیروز این بود که بخش بزرگی از مردم آنقدر مشکل اقتصادی دارند که جلوی رفتن به سینمایشان را می‌گیرد. امیدواریم مشکلات مردم در حوزه اقتصاد رفع شود تا سینما به عنوان یک کالای مناسب فرهنگی در سبد خانوار قرار بگیرد و خانواده‌ها هرچند یک بار دسته جمعی به سینما بروند، مشابه اتفاقی که دیروز در کشور افتاد.

اما از سوی دیگر رئیس موسسه تصویر شهر که مسوولیت پردیس‌های سینمایی را بر عهده دارد با انتقاد از و با اشاره به وضعیت پردیس‌های سینمایی در روز گذشته، گفت: برای «راگا» از ساعت هشت صبح صف بسته بودند و جمعیت زیادی پشت در سالن حضور داشتند و متاسفانه تمام نظافتی که برای ایام جشنواره‌ی فجر شده بود، به هم خورد و امروز سینما را تعطیل کرده‌ایم تا دوباره نظافت شود.

وی ادامه داد: پردیس «رازی» و «تماشا» هم به همین شکل بود و در آنجا پای ماموران هم وسط کشیده شد. قفل ورودی و شیشه را شکستند و حتی به بلیت‌فروش ما آسیب زدند.

منبتی ادامه داد: در پردیس ملت هم مشکلات زیادی داشتیم و تا گیشه‌ای را که هشت میلیون تومان برای جشنواره خریداری کرده بودیم، از جا کندند و امروز را تعطیل کردیم تا دوباره بازسازی شود.

از روزی خاطره انگیز که مدیر سینما آزادی آن را درازترین شب سال سینما نامید و گفت که فعالیت این سینما دیشب تا 2 بامداد ادامه داشت تا مردمی که به دلیل کمبود صندلی سطل آشغالها را برگرداندند و روی آن به تماشای فیلم نشستندند :

از اونایی که خونشون ریخته شد :

تا اونایی که لای کرکره های آهنی سینماها لِه شدن :

از اونایی که از نرده های آهنی بالا رفتن :

تا اونایی که میخواستن بچه شونو از لای کرکره های آهنی رد کنن :

از بچه ای که طوری به سمت سینما می دوید که انگار به سمت <<فردوس>> در بهشت می دود :

تا موسسه ی <<تصویر سال>> که با انتشار بیانه ای گفته که عکسهاتونو از حماسه ی دیروز برامون ارسال کنین تا به ده عکاس برتر نفری 10 میلیون ریال جایزه بدهیم!!!

همه و همه فقط نشان میداد که این مردم در قفسی زندگی می کنن که هر روزنه ای برای خروج (حتی موقت) از این قفس را غنیمت می شمرند و آن را از دست نمی دهند حتی به قیمت ریخته شدن خونشان!!!

حضور میلیونی مردم در سینماهای سراسرکشور هر چند روزی تاریخی و حماسی را برای تاریخ سینمای کشور رقم زد اما نشان داد که مردم از این زندگی ملال آور و روزمرگی کسالت آور خسته شده اند و به دنبال تفریح می گردند اما واقعا مشکلات اقتصادی این اجازه را به آنها نمی دهد!

به نظر من اقیانوس پر خروش ملت دیروز با تمام کمی ها و کاستی ها و اتفاقات تلخی که رخ داد انصافا تبلور زیبای کلمه ی <<حماسه ی حضور>> بود! و البته زنگ خطری بلند برای مسئولین و مقامات عالی رتبه ی کشور! زنگ خطری که فقر اقتصادی و فقر فرهنگی و عدم نشاط در جامعه را نشان داد!

زیرنویس :

خودمم دیروز تو خلق این حماسه تو اقیانوس پر خروش ملت غیور و همیشه در صحنه ایران غرق شدم!!! به مسئولین هم پیشنهاد میدم از این به بعد هر موقع خواستن حماسه خلق کنن به جای ساندیس مجانی بلیط سینمای مجانی بدن تا شکوه حضور رو ببینن!!!

یک سال گذشت….

خیلی مبارکه…….یه ساله شدیم رفت! چه با اونایی که خوندن و برامون کامنت گذاشتن چه با اونایی که خواننده خاموش بودن و کامنت نمیزاشتن و چه با اونایی که هر چی واسشون دعوتنامه فرستادیم و فرش قرمز پهن کردیم افتخار ندادن مهمون کلبه محقر ما باشن…….چه با روزهایی که آپدیت بودیم و چه با روزهایی که آپدیت نبودیم چه با مطالبی که خودم نوشتم و چه با مطالبی که از این ور اونور کپی کردم……خلاصه همه با هم یه ساله شدیم!

یک سال گذشت تا باز هم نشون بدم که وبلاگنویسی که از سیزده سالگی وبلاگ نویسی رو شروع کرده براش فرقی نمی کنه براش کامنت بزارن یا نزارن یا بخوننش یا نخوننش یا فیلتر باشه یا نباشه…….همیشه وبلاگنویس می مونه و می نویسه چون وبلاگ رو هویت و تریبون خودش می دونه و بدون وبلاگش هیچی نیست!

شاید دیگه اون وبلاگنویس روزای جوونیش نباشه…….شاید دیگه مثل اون روزا وبش پرطرفدار نباشه……شاید دیگه واسه پستاش سی چهل تا کامنت نزارن…….شاید دیگه مثل بعضی از وبلاگای قبلیش وبش روزی دویست سیصد تا بازدید کننده نداشته باشه…….شاید دیگه تو دوران اوجش نباشه……شاید این وبلاگش کم طرفدارترین وبلاگ دوران وبلاگنویسیش بوده باشه…….شاید دیگه خواننده های پر و پا قرصش بهش سر نمیزنن…….ولی مهم اینه که بازم وبلاگنویسه!

یه سال گذشت با همه ی تلخی ها و شیرینی هاش……از روزی که فوت دوستم رو اینجا تسلیت گفتم…….تا روزی که تولد مادرمو تبریک گفتم! از روزی که انتخاب شدن حسن روحانی به ریاست جمهوری رو تبریک گفتم تا روزی که ازش به خاطر عملکرد ضعیفش در صد روزه ی اول دولتش انتقاد کردم……..از اون روزی که برای برگهای طلایی پاییزی نوشتم تا اون روزی که واسه اولین برف زمستونی نوشتم……از اون روزی که Galaxy S4 رو معرفی کردم تا اون روزی که ساعت هوشمند سامسونگ رو معرفی کردم……..از اون روزی که اومدم اینجا و گفتم از این به بعد تو وردپرس می نویسم چون آزادی بیان میخوام و از بسته شدن پی در پی وبلاگهام توی سرویس دهنده های فارسی زبان خسته شدم تا امروزی که هنوزم به جرم فیلتر بودن وردپرس تو ایران شاید روزی ده تا بازدید کننده هم ندارم……….

به هر حال با همه ی کمی ها و کاستی ها و سختی ها و تلخی ها و شیرینی ها و……..یک سال گذشت و خواستم بگم همچنان قلم در دست و ثابت قدم مثل روزهای دوران اوجم می نویسم و تا وقتی زنده هستم از وبلاگنویسی خسته نخواهم شد……..و از اونجایی که هنوزم مثل قدیما وبلاگ رو متعلق به خواننده هاش می دونم……….یه سالگیتون رو تبریک می گم!

 

Pretend You Don’t See Her

Pretend You Don’t See Her عنوان آخرین کتابیه که خوندم! ( همین چند روز پیش تمومش کردم!) یکی از آثار زیبای ملکه ی هیجان  که باز هم با حوادثی در هم تنیده و هیجان انگیز حداقل منو که ساعتها به خودش مشغول کرد! یعنی این خصیصه که شما کتاب رو نمیتونی زمین بزاری چون داستان به صورت نان استاپ (عین یه فیلم سینمایی) دنبال میشه مهمترین ویژگی داستان های کلارکه!

خب دیگه از خود کلارک که بگذریم باید بریم سر داستان خود کتاب :

ليسي فارل، يك دلال معاملات كه زني مستقل است، با ايزابل كه قصد فروش آپارتمان دخترش را دارد آشنا ميشود. ايزابل دخترش را در حادثه اي از دست داده، اما تصور ميكندكه او به قتل رسيده است و بر این موضوع اصرار می ورزد و به تحقیق در مورد قتل دخترش می پردازد و همین امر موجب می شود که توسط قاتلی کار کشته به قتل برسد! از قضا لیسی فارل به طور اتفاقی شاهد قتل است……..حالا از یه طرف مامورین پلیس به دنبال قاتل و از یه طرف لیسی فارل با تغییر هویت خودش و رفتن به شهری دیگر به دنبال فرار از دست قاتل!!! چون قاتل می داند که فقط لیسی فارل می تواند او را شناسایی کند و برای همین هم تمام تلاش خودش را برای به قتل رساندن وی انجام می دهد………حال باید دید که پیروز ماجرا سر انجام چه کسی خواهد بود؟ لیسی فارل یا قاتل؟………

البته خب کل داستان که همین نیست! ولی موضوع اصلی داستان همینه و در کنارش خب مثل همه ی داستان ها عناصر کمکی و حاشیه هایی هم برای جذابتر شدن داستان داره!!!

لینک خرید کتاب

آهنگ نوشت :

آهنگ Face To Face هم بدون شک یکی از بهترینهای آلبوم جدید استاد ATB بود :

Body of Evidence

خب پس از دو هفته که به خاطر امتحانا از فیلم سینمایی خبری نبود این هفته با یه فیلم سینمایی فوق العاده از مدونا در خدمتتون هستیم!

فیلم Body of Evidence با بازی مدونا (خواننده ی مشهور آمریکایی!) در سال 1993 ساخته شد! (اون موقع ها مدونا خیلی جوون بود و خیلی خوب چیزی هم بود خدایش!) و انصافا» به نظر من یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینماس! البته من خودم اینو چند سال پیش دیدم و در نتیجه داستانشو دقیق یادم نیست الان! چون داستان پیچیده و پر هیجانی داشت! به هر حال من بهتون پیشنهاد می کنم که این فیلم رو به هیچ عنوان از دست ندین چون یکی از خاص ترین فیلمایی هستش که مدونا بازی کرده………..حالا خودتون ببینید متوجه می شید چرا میگم خاص!!!

لینک دانلود

آهنگ نوشت :

آلبوم جدید استاد ATB دیروز منتشر شد که قطعا زیباترین آهنگ این آلبومش When It Ends It Starts Again بود :

قشنگه؟

برداشت آزاد (5)

برداشتتون از تصویر فوق کاملا آزاده……..برداشتتون چیه؟

زیرنویس :

امتحانام تموم شد و یکی دو هفته ای نفس می کشم اگه خدا بخواد!!!

سکوت و دیگر هیچ……

یه وقتایی آدم فقط باید خفه شه……مگه نه؟

زیرنویس :

می دونم یکی دو هفته اس که فیلم سینمایی نزاشتم ! فصل امتحاناته و سرم شلوغ! این هفته امتحانام تموم میشه و میزارم ایشالا!

مطهری آقایان را با تلی از خاک یکسان کرد!

علی مطهری نماینده تهران به اظهارات اخیر جواد لاریجانی پیرامون نطقش در مجلس پاسخ داد. متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:

جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی
با اهداء سلام، در برنامه اخیر شناسنامه در شبکه3 سیما مطالبی را در جواب نطق اینجانب در مجلس فرمودید که لازم است پاسخ داده شود:

1. گفته اید «این نماینده محترم فتنه را در حد یک دعوای داخلی می داند که این درست نیست. ماهیت فتنه یک کودتای تمام عیار علیه نظام بود که با مشارکت وسیع آمریکا، دول اروپایی، رژیم صهیونیستی و تمام ضد انقلاب همراه بود.»

بهتر بود این طور می فرمودید که اعتراض مدنی به نتیجه انتخابات در سال 88 را ما با مدیریت ضعیف خود و به دلیل به رسمیت نشناختن مقوله اعتراض مدنی، تبدیل به فتنه کردیم، آنگاه برای جمع کردن این ماجرا آن را به صورت یک کودتای تمام عیار علیه نظام جلوه دادیم و سپس از هر وسیله ای برای اثبات این ادعای خود استفاده کردیم. با پدید آمدن این زمینه که همه با هم آفریدیم البته آمریکا، دول اروپایی، رژیم صهیونیستی و تمام ضد انقلاب پشت سر معترضان قرار گرفتند، همان طور که ما در حد خود پشت سر حرکتهای اعتراضی در آن کشورها قرار می گیریم.

2. فرموده اید: «کسی که وارد انتخابات می شود متعهد به رعایت قوانین انتخابات است. وقتی این اتفاق نمی افتد و قبل از پایان انتخابات یکی از نامزدها مصاحبه می کند و می گوید من رئیس جمهور منتخب هستم یک جرم بزرگ اتفاق افتاده است.»

بله یک جرم بزرگ اتفاق افتاده است ولی توجه به یک جرم بدون توجه به جرمهایی که مقدمه این جرم بوده و توسط طرف مقابل انجام شده است و اگر انجام نمی شد این جرم بزرگ نیز اتفاق نمی افتاد، بدور از عدالت و انصاف است.

از شما سئوال می کنم اگر از چند ماه قبل از انتخابات سال 88 بسیاری از اعضای شورای نگهبان که داور محسوب می شدند از یک کاندیدا حمایت نمی کردند، اگر بعد از مناظره کذایی عکس العمل مناسب از طرف مراجع قانونی مانند شورای نگهبان نشان داده می شد یا لااقل اجازه دفاع به هتک حرمت شدگان در صدا و سیما داده می شد، اگر بعد از شروع اعتراضات، به جای برگزاری جشن ملی برای کاندیدای پیروز، مسئله به اعلام نظر شورای نگهبان موکول می شد، اگر خبرگزاری وابسته به یک نهاد حکومتی ساعت 18 و 30 دقیقه روز انتخابات آقای احمدی نژاد را به عنوان پیروز انتخابات با 60 درصد آراء اعلام نمی کرد، و چندین اگر دیگر، آیا در این صورت آن جرم بزرگ اتفاق می افتاد؟ پس ما خودمان آقای موسوی را به آن سمت هل دادیم. البته ایشان نباید تحت تاثیر آن فشارها و بی عدالتی ها اعلام پیروزی می کرد و به هر حال باید قانون را ملاک قرار می داد و فرضا حق با او بود مصلحت انقلاب و نظام اسلامی را بر حق خود مقدم می داشت، چنانکه علی علیه السلام مصلحت وحدت مسلمین و حفظ اسلام را بر حق خود مقدم داشت، ولی تحمل انسانها متفاوت است.

جناب آقای محمد جواد لاریجانی
به نظر می رسد که جناب عالی در قضاوت درباره فتنه 88 تجاهل و تغافل می فرمایید، این بدیهیات را می دانید و خود را به ندانستن و غفلت می زنید و نام آن را «بصیرت» می گذارید، یا به قول خودتان هوا سرد است و دچار زکام سیاسی شده اید.

3. گفته اید » آقای مطهری گفت چرا رئیس قوه قضائیه فتنه را ختم نمی کند، این در حالی است که فتنه ختم شد و در 9 دی مُهر پایان هم به آن زده شد.»

می پرسم اگر فتنه ختم شده است چرا در ایام 9 دی امسال همفکران شما در رسانه ملی و رسانه های همسو این همه جنجال و آسمان ریسمان کردند که حق با ما بود. معلوم است خودتان هم احساس می کنید که مردم همه آنچه را که به طور یکطرفه در این چهار سال گفته اید نپذیرفته اند. اگر فتنه ختم شده است چرا این قدر درباره آن سخن می گویید؟!

سئوال می کنم اگر فتنه ختم شده است حکم مجازات آقایان موسوی و کروبی و احمدی نژاد چیست و در کدام دادگاه صالح صادر شده است؟

بنابراین تکلیف فتنه مانند تکلیف بخشی از زمینهای کشاورزی و دامداری شما برای مردم مشخص نیست و هنوز حکم آن اعلام نشده است.

اصل حرف من در نطق اخیر این بود که اگر قرار بر گذشت طرفین از تخلفات و خطاهای یکدیگر نیست، این سه نفر به طور همزمان در یک دادگاه صالح محاکمه علنی شوند، آنگاه هر حکمی صادر شود مورد اعتراض نخواهد بود چون آنها از خود دفاع کرده و حرف خود را زده اند. ولی وضعیت فعلی عادلانه و قابل دوام نیست، باید به فکر حل مسئله و بازگشت وحدت به جامعه بود.

کسانی که زحمتی برای انقلاب نکشیده اند یا لااقل شاهد زحمات انقلابیون اولیه از سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی نبوده اند، اهمیت حل این مسئله را برای آینده انقلاب اسلامی درک نمی کنند و بر طبل تفرقه و حذف نیروهای انقلاب می کوبند و دائم دایره انقلاب را محدود می کنند. نباید این نقار و انشقاق ناخواسته و تحمیلی ادامه پیدا کند. باید ید واحد شویم و وحدت ملی را پشتوانه ای برای مذاکرات هسته ای و حل مشکلات اقتصادی قرار دهیم.

دلبستگان به انقلاب اسلامی نمی توانند نسبت به حل مسئله فتنه و بازگشت وحدت به جامعه بی تفاوت باشند. اینجانب به عنوان نماینده ملت در مجلس و فرزند شهید آیت الله مطهری به طریق اولی نمی توانم بی تفاوت باشم، لذا ارائه طریق می کنم و البته تصمیم نهایی با مقامات عالی نظام و در رأس آنها رهبر گرامی انقلاب است.

امام علی علیه السلام درباره مسئله ای به ابن عباس فرمود: «بر تو است که رأى خود را به من بگویى و من درباره آن بیندیشم، آنگاه اگر خلاف نظر تو فرمان دادم باید اطاعت کنی.» همه ما باید همین حالت را داشته باشیم.

با تقدیم احترام
علی مطهری

زیرنویس :

این صدمین پست وبلاگ بود! وُرد پرس برام پیام تبریک فرستاد!:D

Congratulations on writing 100 total posts on ehsan4

اصلا» خیلی با شخصیته این وُرد پرس!

برداشت آزاد (4)

برداشتتون آزاده……هر برداشتی دارین خوشحال میشم برام بنویسین!

زیرنویس :

یادش به خیر قدیما هم وبلاگ داشتیم! یه برداشت آزاد میزاشتیم شونصد نفر راجع بهش اظهار نظر می کردن! اینجا شکر خدا یه نفرم واسمون کامنت نمیزاره!

برف نوشت :

فردا و پس فردا برف میاد!

http://www.weather.com/weather/5-day/Tehran+IRHM2431:1:IR

The Polar Express با دوبله فارسی

بازم یه آخر هفته ی دیگه و یه فیلم سینمایی دیگه! البته آخر هفته ای خاص که در ایام کریسمس سال نوی میلادی قرار گرفته و منم به همین مناسبت انیمیشن بسیار زیبایی با همین موضوع رو براتون در نظر گرفتم!

انیمشین بی نظیر <<قطار سریع السیر قطبی>> که از تکرار نشدنی ترین انیمشین های سینمایی تاریخ بود و البته همین که نامزد دریافت سه تا جایزه ی اسکار هم شد مهر تاییدی بر همین مدعاس!  واقعا انیمیشین خوش ساختی بود در روز خودش و علیرغم اینکه ده سال از ساختش می گذره هنوزم یه سر و گردن بالاتر از خیلی از انیمشین های امروزیه!

داستان فیلم :

فیلم داستان كودكی را به تصویر می كشد كه شب كریسمس را عمیقاً باور دارد كه آن قطار قطبيِ افسانه ای ممكن است از كنار منزل آن ها عبور كند و او را به قطب، یعنی جایی كه هر سال و در آستانه شب كریسمس، بابا نوئل (Santa) سفر خود را از آنجا برای تقسیم هدایای شب عید آغاز می كند، برساند. این آرزو چند روز ذهن پسرك را به خود مشغول كرده ولی معلوم است كه پدر و مادرش این را تنها یك رویا و قصه می پندارند. شب هنگام، وقتی كه پسرك به خواب می رود، دیری نمی گذرد كه قطار سریع قطبی با صدای گوشخراش و سنگین ترمز لوكوموتیو، در آستانه منزل پسرك توقف می كند و او درحالی كه بهت و حیرت وجودش را فراگرفته، سراسیمه دمپایی و لباس های راحتی خود را می پوشد و به بیرون از خانه می دود. پسرك قدم های كوچكش را از لابه لای برف سنگینی كه باریده است برمیدارد و خود را به قطار عظیمی نزدیك می كند كه نور چراغ داخل واگن هایش درخشش رویایی خاصی به آن بخشیده است. همان نزدیكی كسی فریاد می زند كه مسافران سریع تر سوار شوند. دوربین برمی گردد و چهره او را نشان می دهد. تام هنكس در لباس مامور كنترل بلیت مسافران دیده می شود. پسرك كه همچنان حیرت زده است، سرانجام بر دودلی و اضطراب خود غلبه می كند و سوار قطار می شود و به این صورت سفر پرماجرا آغاز می شود………..

انیمیشنی رو به خاطر نمیارم که توی IMDB بهش 9 نمره از 10 داده باشم! اصلا من به فیلمهای برتر تاریخ سینما هم یادم نمیاد 9 داده باشم! 9 از من گرفتن واقعا کار دشواریه! البته شاید امروز بعد از ده سال و با 21 سال سن دیگه به این انیمیشن 9 نمره ندم! ولی IMDB نمره مو ثبت کرده! اون روزی که بهش نمره داده بودم 9 داده بودم!

لینک دانلود

مشاهده تریلر فیلم :